فتح خرمشهر به روایت یک فرمانده عراقی

فتح خرمشهر به روایت یک فرمانده عراقی
خبرگزاری مهر - گروه دفاع مقدس : اطلاعاتی که از اسرای عراقی درباره جنگ تحمیلی به دست آمده به روشن شدن جریانات و حوادثی که در خلال این جنگ اتفاق افتاده کمک شایانی کرده است. متن زیر گزارش یکی از فرماندهان اسیر عراقی درباره عملیات بیت المقدس است که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ تهیه و تدوین شده است.

  آمادگی عراق

پس از عملیات فتح المبین در منطقه شوش و دزفول، عراق متحمل شکست نظامی بزرگی شد؛ بنابراین، به فکر حمله آینده و قریب الوقوع نیروهای اسلام در جنوب و منطقه اهواز و خرمشهر افتاد و اقدامات سریع و گسترده ای را برای تمرکز و بسیج نیرو و نیز تهیه طرح های پدافندی انجام داد تا حمله نیروهای اسلام را به شکست کشانده و انتقام عملیات فتح المبین را بگیرد. اطلاعات موجود نزد فرماندهی عراق و عکس های هوایی ، فعالیت های شناسایی گروه های گشتی، بالگردها، استراق سمع و افسران اطلاعاتی که مأمور به شناسایی نیروهای ایران بودند، حاکی از آن بود که نیروهای اسلام قصد انجام عملیات عبور از رود کارون در منطقه پل هالوب و منطقه کوت العبید (طاهری) را دارند.

پیش بینی عراق از حمله نیروهای ایران

عراق طرح تک نیروهای اسلام را به شرح زیر پیش بینی کرده بود :
الف) تک و عبور از رود کارون با فلش اصلی در منطقه کوت العبید و پل هالوب و پیشروی به سمت جاده اهواز - خرمشهر و انهدام نیروی مستقر در غرب کارون ؛  ب) حمله با فلش فرعی به منطقه اهواز از محور پادگان حمید (منطقه لشکر 5) ؛ ج) حمله با فلش فرعی دیگر در منطقه هویزه (منطقه لشکر 6) ؛ د) بعد از کسب موفقیت در این عملیات، عبور از منطقه کوت شیخ به سمت خرمشهر .

طرح پدافندی عراق

فرماندهی نیروهای مسلح دستور تقویت نیروهای خرمشهر را صادر کرد و به دنبال این دستور یگان هایی از سپاه 1 در شمال و سپاه 2 در منطقه میانی و نیز سپاه 4 به زیر امر سپاه3 که مسئولیت منطقه جنوبی را داشتند در آمدند. هم چنین، صدام شخصاً دستوراتی به این مضمون صادر کرد:« دفاع از خرمشهر همانند دفاع از بغداد و بصره بوده و خرمشهر تکیه گاه بصره به شمار می رود بنابراین، باید پیروزی در نبرد آینده را با هر قیمتی به دست آورد و نیروهای ایرانی را منهدم نمود ». هم چنین، فرماندهان به کلیه نیروها تاکید کردند که این آخرین نبرد است و باید در این عملیات مقاومت کنند تا جنگ پایان پذیرد.

گسترش نیروهای عراق

الف) لشکر 11 پیاده از شهر خرمشهر تا روستای گصبه واقع بر رود کارون (داخل) را پدافند می کرد. ب) لشکر 3 زرهی به دلیل تحرکی که داشت در غرب جاده اهواز - خرمشهر جلوی منطقه احتمالی عبور نیروهای اسلام مستقر و یگان های زرهی، مکانیزه و پیاده را زیر امر او قرار داده بودند. ج) لشکر 5 مکانیزه از منطقه اهواز در محل زیر آب برده شده طاهری و پادگان حمید و ساختمان های مسکونی پدافندکردند. د) لشکر 6 زرهی در هویزه تا هور هویزه پدافند می کرد که چند تیپ پیاده به او مأمور و در خط پدافندی اول مستقر شدند. ه) لشکر 9 زرهی مستقر در جفیر به عنوان احتیاط عمومی لشکر 5 مکانیزه و لشکر 6 زرهی برای انهدام و مقابله با هرگونه رخنه در مواضع دو لشکر یاد شده تعیین گردید . و) لشکر 10 زرهی (منهای تیپ 17 زرهی) به اضافه تیپ 24 مکانیزه احتیاط لشکر 3 زرهی قرار داده شدند. ز) تیپ 23 پیاده لشکر 8 با واحدهای پیاده مستقر در شلمچه به عنوان احتیاط خرمشهر زیر امر لشکر 11 قرار گرفتند. ح) لشکر 7 پیاده به عنوان احتیاط عمومی سپاه زیر امر سپاه سوم قرار گرفت. ط) بعد از عبور نیروهای اسلام، تیپ 32 نیروی مخصوص زیر امر سپاه سوم  . ی ) تیپ 10 زرهی نیز زیر امر سپاه سوم قرار گرفت. به کلیه یگان ها دستور داده شد برای جلوگیری از غافلگیری، هوشیاری و آمادگی خود را حفظ کنند. نیروهایی که مأمور پاتک بودند بایستی در کلیه مناطق لشکر به طور مداوم برای بهتر انجام دادن مأموریت محوله تمرین می کردند.

آغاز عملیات توسط نیروهای ایران

در نخستین لحظات روز 10/2/61، نیروهای اسلام حمله ای که انتظار آن می رفت از 3 محور به شرح زیر بر سپاه سوم انجام دادند:

الف) نیروهای اسلام با تلاش اصلی از منطقه طاهری، با عبور از رود کارون، نیروهای تاخیری را پشت سر گذاشته و توانستند به جاده اهواز - خرمشهر برسند.  ب) حمله با تلاش پشتیبانی فرعی به جبهه لشکر 5 مکانیزه در منطقه اهواز که نیروهای اسلام توانستند مواضع جلویی این منطقه را منهدم کنند، ولی به دلیل مقاومت شدید نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند. ج) حمله با تلاش فرعی به جبهه لشکر 6 زرهی در منطقه هویزه که نیروهای اسلام در این منطقه نیز نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند و فقط توانستند نیروهای خط مقدم را عقب برانند. 

 تجزیه و تحلیل عراق از وضعیت جبهه ها و اتخاذ تصمیمات لازم

عراق وضعیت جبهه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تصمیمات نظامی سریعی اتخاذ می کند. بعد از پیشروی خوب و مؤثر نیروهای اسلام به سمت مرزهای بین المللی و راندن کلیه نیروهای عراقی و تمرکز اغلب نیروهای اسلام در سمت چپ جاده اهواز - خرمشهر موارد زیر برای فرماندهی عراق نمایان شد.

الف) چنانچه نیروها به پیشروی خود از خاکریزهای مرزی ادامه دهند به تنومه در بصره و نشوه خواهند رسید و این به این معنی است که کلیه پل های شط العرب را به تصرف خود در آورده است. ب) به این ترتیب نیروهای اسلام با پیشروی در پشت لشکر 5 مکانیزه، لشکر9 زرهی و لشکر6 زرهی آنها را محاصره و اسیر نموده و سرانجام سپاه منهدم می شود. ج) نیروهای مستقر در خرمشهر نیز بدون درگیری به محاصره و اسارت در خواهند آمد.

بنابراین، فرماندهی عراق تصمیمات زیر را اتخاذ کرد :  الف) عقب کشیدن لشکر 6 زرهی از محور نشوه به عراق و تخلیه و انهدام شهر هویزه با مواد منفجره ؛  ب) عقب کشیدن لشکر 5 به شلمچه؛  ج) انتقال لشکر 9 به منطقه کتیبان؛ د) کلیه لشکرهای مزبور پس از انتقال به عقب برای مقابله با تعرض های احتمالی دشمن به پل های شط العرب آماده باشند؛  ه) افزایش نیروها و اصلاح موضع پدافندی در منطقه خرمشهر به سمت نیروهای اسلام که البته لازم است یادآوری شود خرمشهر در برابر نیروهای اسلام به صورت نعل اسبی قرار داشت و تصمیم گرفته شده بود که کلیه نیروها شهر را تخلیه و به مرزهای بین المللی انتقال یابند؛ و) صدام شخصاً تصمیم گرفت نبرد در داخل خرمشهر به هر قیمتی که تمام شود انجام گیرد.

 

طرح دفاعی عراق از شهر خرمشهر پس از عبور نیروهای ایران

تنها هدف فرماندهی نیروهای مسلح عراق حفظ و نگهداری خرمشهر به هر قیمت ممکن بود، به طوری که در این مورد رهنمودهایی از شخص صدام صادر شد. وی همچنین، معاون خود عزت الدوری و بعضی از اعضای فرماندهی کشوری را برای بررسی وضعیت و آگاهی از نظرات آنان درباره نبرد آینده خرمشهر، به سپاه سوم اعزام کرد و به این موضوع به دلیل وجود نیروهای عراقی در داخل خرمشهر که امکان محاصره آنها وجود داشت اهمیت داده شد و بهترین روش مقابله با وضعیت موجود تشخیص داده شد و هیچ کس جرئت دادن پیشنهاد عقب کشیدن نیروها را نداشت.

فرماندهی عراق به رسته مهندسی دستور داده بود پل مهندسی از نوع پی ام پی بر شط العرب در فاصله دو کیلومتری شمال جزیره ام الرصاص احداث کنند، این پل که آمادگی های نصب آن از قبل انجام شده بود در اثنای عملیات طاهری نصب گردید. 

 طرح دفاعی فرماندهی عراق از خرمشهر به شرح زیر بوده است :

الف) لشکر 11 پیاده مسئولیت اداره عملیات را به عهده داشت. ب) سرهنگ احمد زیدان فرمانده تیپ 113 مسئول هماهنگی واحدهای زیر امر لشکر در خرمشهر بود. ج) تیپ 33 برای مقابله با رخنه های احتمالی در جبهه، احتیاط لشکر و در خرمشهر مستقر بود (این تیپ احتیاط محلی و مستقیم خرمشهر به شمار رفته و به محض صدور دستور لشکر وارد عمل می شد). د) شهر به وسیله نیروهای اضافی تقویت شد. ه) جبهه یگان ها به سمت رود کارون بود و سپس به سمت اهواز قرار داده شدند، اما بعضی از واحدها برای مقابله با عبور احتمالی (با تلاش فرعی) نیروهای اسلام در فاصله ای نزدیک رود کارون همچنان باقی ماندند. و) ذخیره کردن مهمات به مقدار زیاد . ز) تقویت واحدهای توپخانه. ح) مأمور کردن تیپ 23 پیاده به لشکر 11 . ط) فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق لشکر 7 پیاده را برای بهره گیری در صورت نیاز زیر امر سپاه سوم قرار داد.  ی) تیپ 32 نیرو مخصوص نیز به سپاه سوم مأمور شد.

خلا صه طرح پدافندی عراق از خرمشهر

الف) مقاومت و پایداری در سنگر تا آخرین گلوله و نفر دنبال شود. ب) به محض ایجاد رخنه در یکی از مواضع، تیپ 33 نیروی مخصوص موظف بود فوراً با آن مقابله کند. چنانچه رخنه گسترده بود و تیپ 33 نیروی مخصوص قادر به مقابله با آن نبود به ترتیب لشکر و سپاه نیروی احتیاط خود را وارد عمل می کردند.

طرح تک و باز پس گیری خرمشهر توسط نیروهای ایران در 1/3/61

خلاصه طرح تک نیروهای اسلام به شرح زیر است :  الف) رخنه و پیشروی به وسیله دو ستون در جبهه نیروهای عراقی در شمال نهر عرایض که ستون نخست: ستونی به سمت شط العرب و ستون دوم: ستونی به سمت نیروهای مستقر در نزدیک جاده اهواز - خرمشهر برای محاصره آنها بود. ب) نگهداری منطقه متصرفی بعد از موفقیت رخنه با تکیه بر نهر عرایض به عنوان یک مانع اصلی و قوی تا از شکستن محاصره توسط نیروی مستقر در شهر جلوگیری به عمل آید. ج) نیرویی به سمت راست نهر عرایض، برای تنگ کردن حلقه محاصره و وادار کردن آنان به تسلیم شدن، پیشروی نماید.  د) نیرویی به غرب نهر عرایض برای پدافند به سمت شلمچه اعزام بشود تا از رسیدن نیروهای کمکی سپاه برای محاصره شهر جلوگیری به عمل آید.

تک نیروهای ایران در روز 1/3/61

الف) در ساعت 30 :13روز 1/3/61، نیروهای اسلام تک سریع و برق آسای خود را بر جبهه تیپ 22 و تیپ 422 انجام دادند و توانستند به آسانی خط را شکسته و به سرعت به جاده خرمشهر - بصره برسند. همچنین، پیشتازان این نیروها به نزدیک پل نو و قرارگاه تیپ 33 که گردان 9 و گردان 10 را اعزام کرده بود، رسیدند و توانستند کلیه نیروهای تاخیری و تعویقی را منهدم کنند به طوری که قرارگاه تیپ 33 به عقب نشینی به سمت شط العرب وادار شد.

ب) لشکر 11 فوراً به تیپ ها برای اجرای طرح از پیش تعیین شده درباره دفاع از خرمشهر دستوراتی صادر کرد، ولی بدون نتیجه ماند و نیروهای اسلام توانستند بخش عظیمی از تیپ های 22 و 422 را منهدم و پیشروی خود را به سمت شط العرب ادامه دهند.

ج) گزارش های واصله از تیپ ها دقیق و واضح نبود. تیپ 33 به گردان 9 دستور داد که گروه های گشتی را به عقب برگرداند، اما این گروه ها از نقطه رهایی واقع در منطقه گردان 1 تیپ 48 حدود ده تا دوازده کیلومتر دور گشتند که این امر به تیپ گزارش شد و تیپ فوراً به گردان 10 که در پادگان دژ به عنوان احتیاط گردان 9 مستقر بود برای مقابله با رخنه ایجاد شده در جبهه دستور حرکت داد گردان 10 به سمت قرارگاه تیپ حرکت کرد، ولی به علت تاریکی و آشنا نبودن فرمانده جدید آن که چند روزی بیش از انتصاب وی به این سمت نگذشته بود، نتوانست مأموریت خود را انجام دهد و در بامداد روز 2/3/61 در قسمت غرب ساختمان های مسکونی (پیش ساخته) در محاصره کامل قرار گرفت و مجبور شد خود را به نیروهای اسلام تسلیم کند، اما گردان 9 توانست یک گروهان به علاوه یک دسته به پادگان دژ اعزام دارد تا منتظر بازگشت گروه های گشتی شوند و خود را برای مأموریت آینده آماده کند.

د) پس از بازگشت گروه های گشتی، گردان به سمت پادگان دژ حرکت کرد و با توجه به تماس بی سیمی خوبی که با قرارگاه برقرار بود، وضعیت به تیپ گزارش داده شد. هم چنان وضعیت برای اغلب یگان ها به دلیل آشنا نبودن با محورهای پیشروی و اماکن متصرفی نیروهای اسلام نامشخص بود واین که آیا تردد از جاده خرمشهر به سمت پل نو توسط نیروهای خودی انجام می گیرد. در ساعت 05:30 روز 2/3/61، گردان 10 گزارش داد که در منطقه نزدیک مواضع توپخانه و ساختمان های مسکونی در میان نخلستان های پراکنده محاصره شده و بعد از تسلیم نیروها قادر به انجام کاری نمی باشد. با تسلیم شدن گردان 10، مشخص شد که نیروهای اسلام بر جاده خرمشهر تا قرارگاه تیپ 33 کنترل دارند و پل نو و قرارگاه تیپ 33 نیز به دست این نیروها سقوط کرده و روشن شد که نیروهای اسلام به طور کامل بر نهر عرایض مسلط و حلقه محاصره را بر نیروهای عراق تثبیت کرده است. در این حین تماس با قرارگاه تیپ قطع شد تا پایان نبرد این وضع ادامه پیدا کرد و این مسئله به دلیل به اسارت در آمدن نیروهای گردان 10 بود که باعث تغییر فرکانس ها شد و علی رغم آن، تماس هم چنان قطع بود.

ه) ما از داخل پادگان دژ مشاهده کردیم که یگان های عراقی به سمت خرمشهر در حرکت بودند و دلیل آن را نمی دانستیم. شخصاً با قرارگاه تیپ 113 تماس گرفتم آنها اعلام کردند لشکر به یگان ها دستور عقب نشینی به داخل شهر داده است این تصمیم بسیار اشتباه بود؛ زیرا، یگان ها در داخل شهر متراکم و کنترل آنان دشوار می شد و چنانچه نیروها به دلیل وجود مهمات و تدارکات در مواضع خود باقی می ماندند، کنترل آنان نیز آسان می شد. این تصمیم را می توان یکی از اشتباهات اصلی فرماندهی عراق در نبردهای خرمشهر به حساب آورد.

و) در ساعت 00:9 سرهنگ احمد زیدان فرمانده تیپ 113 و فرمانده نیروهای مستقر در خرمشهر، بنا به دستور لشکر 11 دستور داد که منطقه بندر برای انجام حمله و شکستن محاصره شناسایی شد. سرهنگ احمد زیدان کنترل خود را از دست داده و دستپاچه شده بود و حتی درحین شناسایی بندر به طور آشکار معلوم شد که وی در حال شناسایی و جستجوی محلی برای عبور از اروندرود است. در ساعت 00:15 سرهنگ احمد زیدان دستورات لشکر را به نیروهایی که به طور انباشته و فشرده تجمع کرده بودند (به طور غیرقابل وصفی کپه شده بودند) ابلاغ کرد. همچنین، شنیدیم که ایشان در داخل یکی از میادین مین خرمشهر رفته و سرهنگ ستاد خمیس مخیلف، فرمانده تیپ 48، به جای وی منصوب شده است. نیمه شب 2/3/61، تمام یگان ها داخل بندر بودند.

ز) در ساعت 00:8 روز 3/3/61، لشکر 7 پشتیبانی در منطقه شلمچه پاتک کرد، ولی با شکست روبه رو شد. همچنین، از نیروهای عراقی محاصره شده در شهر خواسته شد برای شکستن محاصره، از بندر به سمت قصر شیخ خزعل اقدام به حمله کنند، ولی با پاتک نامنظم به دلیل وجود نهر عرایض و اجرای آتش انبوه سلاح ها با شکست روبه رو شد و نیروهای عراقی متحمل تلفات زیادی شدند.

ح) نیروهای اسلام حلقه محاصره را در منطقه بندر تنگ تر کردند به طوری که تا دروازه بندر رسیدند در این حال، تمامی مهمات نیروهای عراقی که در موقع عقب نشینی از مواضعشان با خود حمل کرده بودند تمام شده و هزاران نفر خود را تسلیم نیروهای اسلام کردند.

ط) فرماندهی عراق، سرتیپ ستاد سعید محمد فتحی را از سمت فرماندهی لشکر 11 برکنار و هدایت عملیات به عهده سرلشکر ستاد قدوری الدوری، دبیر فرماندهی کل نیروهای مسلح، واگذار شد. وی از نیروهای عراقی خواست مقاومت کند و قول داد که نیروهای المنصور با پشتیبانی نیروهای زرهی در حال پیشروی به سمت خرمشهر می باشند، ولی این اظهارات به طور کلی نادرست بود.

ی) وضعیت به همین صورت ادامه داشت و هزاران نفر از جمله فرماندهان تیپ ها و گردان ها در قرارگاه نیروهای کماندویی موجود در بندر گرد آمدند که ترس، اضطراب و دستپاچگی همه را در بر گرفته بود و توپخانه نیروهای اسلام به اجرای آتش خود ادامه می داد که باعث کشته و زخمی شدن ده ها نفر (به طوری که از درد می نالیدند) شد. در ساعت 00:18 روز 3/3/61، نیروهای اسلام موفق شدند بندر را تصرف کنند و هزاران نفر از نیروها و فرماندهان عراقی که در محاصره بودند را به اسارت در آوردند و به این ترتیب تصرف بندر خرمشهر پایان یافت.

درس های آموزنده از نگاه اسیران عراقی

اشتباهات ایران 

 الف) عدم بهره برداری از فرصت های به دست آمده در جریان نبردها. برای نمونه، بعد از انهدام تیپ 18 زرهی و تیپ 24 مکانیزه در روز 19/2/61، می توانستند به سوی خرمشهر و شلمچه پیشروی کنند و اغلب یگان های سپاه سوم را محاصره کنند، ولی از این فرصت استفاده مناسبی برای گرفتن اسیر بیشتر نشد. ب) عدم حفظ دور تک، نیروی مهاجم بعد از وارد آوردن خسارات فراوان به دشمن باید از ضعف، دستپاچگی و اضطراب فرماندهان و نیروها استفاده می کرد و تک خود را برای انهدام هرچه بیشتر یگان های دشمن به طور گسترده تری ادامه می داد. ج) تردید در اتخاذ تصمیمات متهورانه و قاطع که در این نبرد به طور آشکار مشاهده شد چرا که می توانستند بعد از انهدام کامل نیروهای عراق، تصمیمات متهورانه همراه با اقدام نظامی اتخاذ کنند. همچنین می توانستند ماشین جنگی عراق را در شرایطی که وضعیت نظامی از دست فرماندهی عراق خارج شده بود منهدم کنند؛ زیرا، قادر بودند از آن شرایط خوب و مناسبی که به دست آوردن آن در آینده مشکل می بود استفاده کنند. د) فقدان نیروهای تقویتی و احتیاط  تا در شرایط مناسب توسط فرماندهی نیروهای اسلام وارد عمل شود. ه) عدم حفاظت اطلاعات درباره تمرکز نیروها باعث لو رفتن طرح های زیادی از سوی نیروهای اسلام شده بود. و) نیروهای اسلام احتیاج به کنترل زیاد بر یگان ها ، جبهه و تردد افراد و خودروها داشتند.

اشتباهات عراق

الف) عراق می توانست به نیروهای اسلام فرصت پیشروی به سمت (عراق) داخل را داده و سپس آنان را به وسیله لشکر 6 زرهی و لشکر 5 مکانیزه محاصره و دور زند، ولی دستپاچگی آشکار فرماندهی باعث شد از اتخاذ آسان ترین تصمیمات باز ماند. ب) فرماندهان جرئت کافی برای اتخاذ تصمیمات متهورانه نداشتند. ج) اغلب تصمیمات و دستورات مرکز بدون محاسبه و دور از واقعیت موجود در صحنه نبرد بود. د) عراق می توانست نیروهای خرمشهر ( نیروهای عراقی ) را به مرزهای بین المللی بکشد و آنان را از مشکلی که قبل از نبرد اتفاق افتاد رها کند. ه) عراق می توانست با لشکرهای 6 - 5 - 9 به سمت نیروهای عبور کننده اسلام پاتک کند و عملیات عبور را به شکست کشاند. و) پایین بودن روحیه ها و عدم تمایل بیشتر افسران ، درجه داران و سربازان به جنگ ، به نیروهای اسلام کمک شایانی کرد.

نقاط مثبت ایران

الف) بالا بودن روحیه نیروهای اسلام ؛ ب) طرح تک نیروها بسیار خوب و منسجم بوده است؛ ج) بهترین (شگفت ترین) اقدام ایران در عملیات بیت المقدس طرح تک به خرمشهر و در نظر داشتن نهر عرایض برای استفاده از آن در هنگام تک و محاصره نیروهای عراقی در منطقه قبل از پل احداثی بر شط العرب بود که به محروم ساختن نیروهای عراقی در استفاده از پل منجر گردید، با توجه به این که قبل از عملیات خرمشهر نیروهای اسلام برای محاصره نیروهای عراقی رخنه ای در نزدیکی مرزهای بین المللی انجام دادند، ولی موفق نشدند؛ د) مقاومت و پایداری نیروهای اسلام باعث شکست کلیه اقدامات عراق شد.

فتح خرمشهر

 

فتح خرمشهر، لحظه اوج دفاع مقدس

 


 
 

"فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است. خرمشهر شهر لاله هاي خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد."

 

از بيانات رهبر کبير انقلاب اسلامی، امام خمينی (قدس سره)

در خيال خرمشهر که کنار کارون آرام نشسته بود، هيچ صداي خمپاره ای نبود. نخلستان هايش صدای چرخ های تانک را تا آن روز نشنيده بود، تا شهريور ماه 59 که خرمشهر، خونين شهر شد. پس از گذشت روزهای تاريک و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل های سوخته، نخل های بی سر...  3 -2 - 1 

       

فتح خرمشهر (سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفت‌آور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانواده‌اي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را باز يافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسه‌آفرين صحنه‌هاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي  متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيه‌اي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان مي‌داد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت،‌ اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.

هنگامي كه مرحله اول و دوم عمليات بيت‌المقدس به پايان رسيد و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند، راديوي رژيم بعثي، مي‌كوشيد در تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر به رخ بكشد تا توجيهي براي ترميم روحيه نيروهاي شكست خورده و رو به هزيمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زماني كمتر از 24 ساعت، موجب شد كه بخش قابل توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.

نبرد بزرگ، سرنوشت‌ساز و غرورآفرين بيت ‌المقدس كه براي رها سازي خرمشهر از سلطه‌ نيروهاي مهاجم عراقي انجام شد، از دهم ارديبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجاميد. اين نبرد حماسي علاوه بر  پايان بخشيدن به 19 ماه اشغال بخشي از حساس‌ترين مناطق خوزستان و آزادسازي خرمشهر، ضربه‌اي سهمگين و كمرشكن به توان رزمي و جنگ طلبي‌هاي دشمن مهاجم وارد ساخت.

كوتاه سخن اينكه عمليات بيت‌المقدس به عنوان برجسته‌ترين عمليات پدآفندي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در تاريخ نظامي 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است.

اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم، خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد 1360 الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري  پر ستاره مي درخشد. شاديهاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ  ديگري از اين حماسه ملي بود و نشان داد كه مردم سراسر اقطار و بلاد ايران اعم از آن كه هرگز خرمشهر را به چشم ديده باشند يا نه چگونه از شنيدن خبر اين پيروزي ساعتها به دست افشاني و پايكوبي پرداختند وهزيمت دشمن اشغالگر را از خاك ميهن جشن گرفتند.

سوم خرداد يك حماسه ملي است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي  تحقق مي يافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي. لذا به حق مي توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه هاست.

 

بياد سوم خرداد سالروز حماسه هميشه تاريخ ايران ...آزادي خرمشهر

مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه مي‌تپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بي‌پناهي پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان در‌آمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در پازپس‌گيري شهر برآورده نمي‌شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.

خرمشهر از همان آغاز، خونين‌شهر شده بود. خرمشهر خونين ‌شهر شده بود تا طلعت حقيقت از افق غربت و مظلوميت رزم‌آوران و بسيجيان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر اين آفاق مي‌توان نگريست؟ آنان در غربت جنگيدند و با مظلوميت به شهادت رسيدند و پيكرهاشان زير شني تانكهاي شيطان تكه تكه شد و به آب و باد و خاك و آتش پيوست. اما… راز خون آشكار شد. راز خون را جز شهدا درنمي‌يابند. گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است اما ريختن آن در پاي محبوب، شيرين‌تر است؛ و نگو شيرين‌تر، بگو بسيار بسيار شيرين‌تر است.

راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است. اگر خون يعني همه حيات… و از ترك اين وابستگي دشوارتر هيچ نيست پس، بيشترين از آن كسي است كه دست به دشوارترين عمل بزند. راز خون در آنجاست كه محبوب خود را به كسي مي‌بخشد كه اين راز را دريابد. آن كس كه لذت اين سوختن را چشيد در اين ماندن و بودن جز ملالت و افسردگي هيچ نمي‌يابد.

آنان را كه از مرگ مي‌ترسند از كربلا مي‌رانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقيقت وجود انسان را از ميان هاويه آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب كرده‌اند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بياموزد.

آنان را كه از مرگ مي‌ترسند از كربلا مي‌رانند. وقتي كه كار آن همه دشوار شد كه ماندن در خرمشهر معناي شهادت گرفت، هنگام آن بود كه شبي عاشورايي برپا شود و كربلائيان پاي در آزموني دشوار بگذارند…

كربلا مستقر عشاق است و شهيد سيد محمد علي جهان‌آرا چنين كرد تا جز شايستگان كسي در آن استقرار نيابد. شايستگان، آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا آكنده است كه ترس از مرگ، جايي براي ماندن ندارد. شايستگان جاودانند؛ حكمرانان جزاير سرسبز اقيانوس بي‌انتهاي نور نور كه پرتوي از آن همه كهكشانهاي آسمان دوم را روشني بخشيده است.